سال گذشته در چنین روزهایی، حتی بدبینترین کارشناسان مسائل افغانستان قادر به پیشبینی حوادث برقآسا و آشفتگی حیرتآوری که متعاقب آن این سرزمین را دربرگرفت، نبودند.
سال گذشته در چنین روزهایی، حتی بدبینترین کارشناسان مسائل افغانستان قادر به پیشبینی حوادث برقآسا و آشفتگی حیرتآوری که متعاقب آن این سرزمین را دربرگرفت، نبودند. صبح دوشنبه گذشته پس از نزدیک به ۶ ماه کشمکش بر سر نتایج انتخابات ریاست جمهوری و باوجود میانجیگری چهرهها و ممالک بسیار، دو رقیب اصلی این ماجرا تقریباً همزمان مراسم تحلیف ریاست جمهوری را در کابل بهجای آورده و خود را صاحب اصلی این کرسی و مقام نامیدند. تا پیش از مراسم تحلیف، بحث مهم در کشور عملکرد مدعی دیگر این کرسی، یعنی گروه طالبان و رهبران آن در خصوص پیمان صلح با آمریکا بود. طالبان حاضر به شروع مذاکرات بینالافغانی نبود و اصرار داشت براساس توافق باید پیش از آن ۵ هزار زندانی آنها آزاد شوند و آقای غنی و همکارانش اصرار داشتند این تصمیم بر عهده مردم افغانستان است و طرف آمریکایی نمیتوانسته قولی برای آن بدهد. اما به نظر میرسد این مسئله که به گرهی کور برای ادامه مذاکرات صلح بدل شده بود، با یک معامله ساده حل شد: «زلمی خلیلزاد» و فرماندهان ارشد نظامیان آمریکایی و ناتو در افغانستان نظیر ژنرال «اسکات میلر» و برخی از سفرای غربی مقیم کابل بهجای بیطرفی در این کشمش داخلی، با شرکت خود در مراسم تحلیف آقای غنی و عدم شرکت در محفل تحلیف دکتر عبدالله، تلویحاً پیروزی او را به رسمیت شناختند و در عوض در همان محفل مزدشان را که قول آزادی ۵ هزار زندانی طالبان بود، از زبان آقای اشرف غنی شنیدند تا مبادا معاملاتشان با طالبان دچار خدشه شود!
سؤال اصلی این است که پس از این چه خواهد شد؟ برخلاف تصور عموم ناظران مسائل این کشور، آن کرسی تنها دو مدعی ندارد، یعنی پاسخ فقط عبدالله یا غنی نیست. این تست چهار و یا حتی پنج گزینهای است. بیشتر از این دو طالبان خود را برای آن پست محق میداند. خیلیها هم بر این باورند که آمریکاییها برآنند در فرایندی سه ماهه که لزوماً طی آن اشرف غنی ریاست مطلق نخواهد داشت، رهبران طالبان را نیز در قدرت شریک کنند. برخی هم برآنند آمریکاییها عملاً با ترک این کشور کلید فتح کابل و تشکیل دولت را به رهبران طالبان میسپارند. اما اینجا گروه چهارمی نیز هستند. آنها که در این قبیل موارد نامشان اکثریت خاموش یا قشر خاکستری است. انبوه تودههای مردم که در پی دههها دعوای قدرت در افغانستان، هیچ تمایلی به هیچ کدام از جوانب جاری قدرت ندارند و بهدنبال یک کشور آرام و زندگی ساده خویشاند و بهدنبال کسی که بتواند این را برایشان به ارمغان آورده و تضمین کند. اما آیا چنین فرد یا گروهی هست؟ پاسخ منفی است اما ممکن است ظهور کند، چنانکه طالبان در شرایط مشابه ظهور کرد!
در اوضاع فعلی به نظر میرسد کفه ترازو بهسمت آقای غنی سنگینتر است. اما پیشتر هم گفتم، تحولات در افغانستان برقآساست. اگر به راستی دکتر عبدالله پافشاری کند و دکتر غنی هم کوتاه نیاید و کار به رویارویی برسد، آیا ارتش یکپارچه خواهد ماند؟ طالبان در این صورت چه خواهد کرد؟ آیا ما شاهد بروز نشانههایی از تجزیه افغانستانیم؟ و آیا ممکن نیست صندلی ریاست جمهوری در کابل مدعی خاموش دیگری داشته باشد که هر چهار جانب این مربع قدرت را بهشدت تهدید میکند در حالی که بسیار بسیار کوچک است و نامش ویروس کروناست؟ تعداد مبتلایان در این آشفتگی واقعاً نامعلوم است. برای یک تست ساده خون مبتلایان احتمالی حتی در کلانشهری ۲ میلیون نفری چون هرات پس از اخذ، به کابل ارسال میشود و در مواردی حتی برای تشخیص قطعی به «هلند» در اروپا ارسال شده و سپس نتیجه اعلام میشود. با این وصف و این رویه تکذیبیههای متواتر وزارت صحت عامه مشکلی را حل نمیکند و اگر مردم به این آمارها باور داشتند قیمت ماسک و مواد ضدعفونی کننده در سر تا سر کشور سر به فلک نمیکشید، آن هم اگر پیدا کنید! پیروز این جنگ پنهان کیست؟ به گمان این قلم هر که باشد بیگمان مردم نخواهند بود. گذشت زمان بهزودی به تمام این پرسشها پاسخ خواهد داد، پاسخهایی که شاید چندان معمولی و قابل تصور نباشند.
نظر شما